خلاصه
آکیرا ناتسومه علاوه بر فوبیای شدیدش از وسایل الکترونیکی، زندگی خود را به عنوان یک نوجوان کاملا معمولی می گذراند. در مقابل، برادرش شوئیچی یک دانشجوی دانشگاه است که در بسیاری از جنبه های زندگی سرآمد است. آکیرا که می خواهد راه شوئیچی را دنبال کند، مصمم می شود خودش را بهتر کند. اما قبل از اینکه بتواند به این هدف برسد، در حالی که تلاش می کند دختری را از دست خلافکاران نجات دهد، با یک کامیون برخورد می کند. پس از به هوش آمدن، آکیرا از اینکه خود را درون یک ماشین می بیند شگفت زده می شود. علاوه بر این، 16 سال از تصادف کامیون می گذرد. در میان سردرگمی آکیرا، افسر پلیس مینامی اوزونو توضیح میدهد که مغز آکیرا در داخل یک اسلحه EX-ARM قرار دارد - یک سلاح بسیار پیشرفته که قادر به ایجاد تخریب عظیم است. مینامی با همراهی اندرویدی به نام آلما، در حال حاضر سوار بر کشتی قاچاقچی دشمن برای انجام یک ماموریت حیاتی است: بازیابی EX-ARM آکیرا. آکیرا علیرغم اینکه در ابتدا گیج شده بود، به سرعت یاد می گیرد که از قدرت عظیم اسلحه سابق خود استفاده کند و در نهایت با رئیس بخش مقابله با EX-ARM ملاقات می کند، بخش پلیسی که از جنایات ناشی از ماشین ها جلوگیری می کند. پس از آن، آکیرا وظیفه ریشه کن کردن این جنایات شنیع را بر عهده می گیرد - که ممکن است او را به کشف دلیل وضعیت فعلی خود سوق دهد.