خلاصه
"چرا زندگی من اینقدر به هم ریخته است؟!" هائون یک برادر ناتنی دارد که رهبر یک باند است و او برای هر کاری که انجام می دهد سرزنش می شود. وقتی برادرش این کار را میکند که او سر کلاس دیر میآید، با برخورد عجیبی روبرو میشود- برخوردی که او را تا پایان سال خدمتکار خانه میکند. هائون که هنوز اولین بوسهاش را نزده است، تصمیم میگیرد انتقام بگیرد. اما وقتی بالاخره کسی را ببوسد - و این خوشایند نیست - چه اتفاقی می افتد؟