به مردم این دنیا مشاغل و سلاح هایی به نام «گنجینه های الهی» از سوی خداوند داده شده است. گفته می شد که گنج بسیار قوی بود و نمی توان آن را با سلاح های ساخت بشر مقایسه کرد. به همین دلیل است که مشاغلی را که «آهار» نامیده میشدند، ضعیفترین مشاغل میگویند. قهرمان اصلی Relius که چنین ضعیف ترین شغل را به دست آورده است. او از تبدیل شدن به یک ماجراجو منصرف شد و در مسافرخانه ای کار کرد، اما فهمید که می تواند «هر چیزی» را بسازد. او که آنچه را که دوست داشت می ساخت، از رابطه با نجیب زاده های معروف و دختران زیبا آگاه شد.