موگومو در کل مدرسه آنها به عنوان یک هدف آسان شناخته شده است. آنها غیر باینری هستند - نه مرد و نه زن - که آنها را از بقیه جامعه مدرسه طرد می کند. با این حال، در یک برخورد تصادفی، آنها با پسری به نام تتسو ایوائوکا آشنا می شوند که تصمیم می گیرد موگومو را به یک کافه خدمتکار بیاورد. تتسو ادعا میکند که مردم آنجا آنها را درک خواهند کرد و موگومو از این فرصت استفاده میکند تا با افرادی مشابه آنها ملاقات کند. با این حال، موگومو به زودی پس از اطلاع از اینکه این مکان به عنوان یک کافه "دخترانه" دیده می شود، ناراحت می شود و آنها را به عنوان یک پسر متقاطع اشتباه می گیرند. تتسو موفق می شود موگومو را متقاعد کند که جنسیت آنها مهم نیست و آنها با خوشحالی به تیم کارگران کافه می پیوندند. بنابراین داستانی از خودیابی و پذیرش آغاز می شود زیرا هر شخصیت مفهوم جنسیت و معنای آن را بررسی می کند.