در میان مردم دشت های پوشیده از علف کشور Sairou، Wakaosa Soruen از قبیله باکو هر روز در میان باد و اسب ها زندگی می کند. یک روز عصر، پدرش تائورو به کشور هوکان می رود تا ولیعهد ریمودو را دور کند. اگرچه سوروئن می خواهد از این پسر جوان استقبال کند، اما ریمودو به دلایلی حاضر به پذیرش او نیست. یک روز سوروئن مجبور می شود تا مربی ریمودو شود، زیرا آنها وارد یک سفر خطرناک و سخت می شوند. این داستان پیوند عمیقی است که بین آنها شکل می گیرد.