خلاصه
زمانی که تاکا ساواتری و مادرش پس از صرف شام به خانه می رفتند، مورد حمله یک باند موتور سواری قرار گرفتند. آنها توسط یک مرد جوان مرموز نجات یافتند. روز بعد، ساواتری متوجه شد که آن مرد جوان یک مسابقهدهنده حرفهای است که نامش تاکا توجو است. در یک مسابقه، ساواتری هنگام ورود به یک پیچ کنترل خود را از دست می دهد و تقریباً توجو را می کشد. پس از این رویداد، این دو به رقیب تبدیل می شوند زیرا با مهارت های مسابقه ای خود با یکدیگر رقابت می کنند.