خلاصه
معلم پیانو، توشیوکی، وسوسه شده از بعد از ظهر زیبا، تصمیم گرفت با پنجره باز پیانو بنوازد. قبل از اینکه متوجه شود، یک مزاحم از پنجره او وارد شده بود!؟ مزاحم کسی نبود جز جراح با استعداد، ماشیبا، که در بیمارستان دانشگاه نزدیک کار می کند. علیرغم رفتار خونسردش، این جراح شروع به تعقیب بی امان توشیوکی کرد! او به توشیوکی حیرتزده گفت: «شما حتی از موسیقیای که مینوازید زیباتر هستید». آیا توشیوکی با احساس آزار و اذیت کامل، میتواند از شر استالکر خود خلاص شود؟