هیناو، یکی از اعضای کمیته کتابخانه، هارونا را که به محبوبیت فوق العاده معروف است، در کتابخانه می بیند. هیانو با هارونا درگیر می شود و حتی بیشتر از آن اولین بوسه او را ربوده است...! او به خانه می رود و به این فکر می کند که وانمود کند هرگز این اتفاق نیفتاده است، اما به دلایلی هارونا آنجاست. سپس مادرش ناگهان به او می گوید که او شش ماه با آنها زندگی می کند!