هانا سوزوکی در زندگی فقط دو چیز را دوست دارد: خوردن و خوابیدن. بنابراین هنگامی که همکلاسی خوش تیپ ایزومی اودا از هانا – دوست داشتنی اصلی خود – می خواهد که به باشگاه هاکی مدرسه بپیوندد، متقاعد کردن او کار دشواری است. درست است، کلوپ بزرگ هاکی پر از پسر است – و همه پسرها فوق العاده بامزه هستند – اما با توجه به انتخاب، هانا یک استیک داغ را به یک قرار داغ ترجیح می دهد. سپس ایزومی از سفرهای میدانی به تفرجگاه های مجلل یاد می کند. حالا هانا با وعده غذاهای خوشمزه و کتانی های مجلل بی صبرانه منتظر اولین بازی خارج از خانه است. البته زود بیدار شدن، سخت کار کردن و خوب بازی کردن با دیگران نیز وجود دارد. هانا چگونه زنده می ماند؟