«در دنیای انسان دو مرد زندگی میکردند که ادعای پادشاهی میکردند، اما انگار که برای این نقش مناسب نبودند، آن دو در یک روز از بین رفتند. دو فرزند به دنبالشان رفتند که هر دو نام داشتند. شاهزاده... و حالا چرخ های سرنوشت برای آن دو نفر شروع به چرخش کرده اند..." ساساگی، شاهزاده نفرین شده ای که آرام آرام و دردناک توسط خون اژدها در درونش فرو می رود و شاهزاده شیدا که زندگی اش محکوم به یک مسخره بود... آیا ملاقات آنها برای بازگرداندن تعادل جهان کافی خواهد بود؟