خلاصه
در میان شهر ساحلی امواج اقیانوس ایزو و پرتوهای خورشید درخشان، ایوری کیتاهارا سال اول تحصیلی خود را در دانشگاه ایزو آغاز می کند. همانطور که او به مغازه غواصی عمویش، گرند بلو نقل مکان می کند، مشتاقانه منتظر زندگی رویایی خود در کالج است که پر از دختران زیبا و دوستان خوب است. اما همه چیز دقیقاً طبق برنامه پیش نمی رود. به محض ورود به مغازه، او با گروهی از طبقه بالای سرزنش و برهنه روبرو می شود که بلافاصله او را مجبور می کنند تا در فعالیت های الکلی خود شرکت کند. ایوری اگرچه در ابتدا تمایلی نداشت، به سرعت تسلیم می شود و به قلب و روح مهمان تبدیل می شود. متأسفانه، این باعث تحقیر پسر عمویش، چیسا کوتگاوا، می شود که دقیقاً در زمان نامناسبی وارد خانه می شود. ایوری که هنوز دلسرد نشده، قول میدهد که زندگی ایدهآل خود در دانشگاه را محقق کند، اما آیا این بار همه چیز طبق برنامه پیش خواهد رفت. یا وضعیت او دوباره شیرجه خواهد زد؟