خلاصه
تسوگومی به تازگی توسط دوست پسرش رها شده است. او در حالی که عمیقاً در افکار خشمگین در مورد نگرش او نسبت به او قدم می زند، ناگهان با سبزه زیبا، آرام و با اعتماد به نفس شیرایشی مگومی برخورد می کند. مگومی طعنه می زند و او را شرمنده می کند، اما این کلمات را نیز پشت سر می گذارد. "تو ناز هستی"...