خلاصه
چیمی یک دختر جوان رمانتیک است. او در مورد عشق نهایی خود خواب می بیند و تصور می کند که اعتراف چگونه خواهد بود. یک روز پسری به نام کنزو کان که به فردی بد اخلاق و خشن شهرت دارد، او را به خودش میطلبد. چه اتفاقی خواهد افتاد بین این دو نفر و با دانشآموزان مرد بداخلاق که دنبال چیمی هستند؟