روزی روزگاری در شرق دور، در سرزمینی به نام پارس، شاهزاده خانمی به نام انیس جانیس وجود دارد و اوست که چراغ جادویی را در دست می گیرد. شاهزاده خانم انیس جانیس که به شدت تحت تاثیر داستان 1001 شب قرار گرفته است، دختر مضطرب نیست، در عوض او از رفتن به بیرون از کاخ خود به همراه دوستان نزدیکش برای ماجراجویی لذت می برد. گاهی برای کمک به مردم یا برای تفریح داوطلبانه به بیرون از کاخ خود می رود و گاهی مجبور می شود برخلاف میل خود محل خود را ترک کند. در جلد اول، او در طول شب از قصرش ربوده شد و به یک گربه تبدیل شد. برای بازگشت به شکل انسانی خود چه باید بکند؟