آیس در ماموریتی است که عروسکی را که در جوانی گم کرده بود پیدا کند. سپس با ساکو آشنا می شود. ملاقات با او چیزی در درون ایز به هیجان می آید. ایس هیچ علاقه ای به انسان ها ندارد، اما ساکو دقیقا شبیه آن عروسک است. او جایگزینی برای او نمی خواست، اما اکنون احساسات عجیبی را نسبت به ساکو تجربه می کند. از این گذشته به سرعت شروع به زندگی مشترک می کنند...؟!