خلاصه
گربه از دوران کودکی عاشق برادر ناتنی خود لوک بوده است. عشق او به او هرگز تزلزل نکرده است. اما لوک با او مانند یک کودک رفتار می کند و او را به عنوان یک زن جدی نمی گیرد. و با این حال، او تنها کسی است که او می تواند برای همیشه دوست داشته باشد. او که احساس از دست دادن می کند، رویکرد جدیدی را امتحان می کند. او از لوک دعوت می کند تا به او کمک کند تا شوهر ایده آل را پیدا کند، مطمئن است که اگر به اندازه کافی سخت نگاه کند، متوجه می شود که او مرد اوست.