خلاصه
شب کریسمس مرد جوانی به نام توموکی ایکنو که از یک کار نیمه وقت برمی گشت، دختری با موهای نقره ای را دید که جلوی خانه اش فرو ریخت. او که خود را رینا می نامید، در نهایت در خانه توموکی زندگی کرد. با وجود اینکه رینا از دنیا بی خبر بود، اما در کامپیوتر بسیار ماهر بود و به نظر می رسید که او نوعی راز را در خود نگه داشته است. اما پس از چند روز دختری که ادعا می کرد خواهر بزرگ رینا است ظاهر شد و قصد داشت او را به زور پس بگیرد. معلوم شد که رینا مهمترین برنامه نویس شرکت نظامی Aegis و همچنین دختری نابغه است که به تنهایی اسلحه دفاع ملی این کشور را ساخته است. برای فرار از تعقیب کننده ایگیس، پرواز بی هدف توموکی و رینا آغاز می شود-