خلاصه
آکاهوشی کان کینتارو آکاهوشی نابغه ای است که به دلیل نداشتن عواطف، اغلب با نام های «عجایب پسر» و «سایبورگ» شناخته می شود. با وجود این، او مرتباً با دختری صحبت می کند که او را فقط با نام باتا می شناسد. کینتارو پس از دیدن گرافیتی مبتذل درباره باتا بر روی دیوارهای ساختمان مدرسه اش، آن را تمیز می کند. این توجه باتا را جلب می کند، که تصمیم می گیرد به او کمک کند و او دوستی منحصر به فردی با پسر رواقی برقرار می کند. Suiheisen JPG (Water Horizon JPG) هر ماه، تاکاشی و برادر بزرگترش سوار اتوبوسی می شوند که آنها را به حومه شهر می برد، جایی که یک آسایشگاه در آن قرار دارد. خواهر کوچک آنها امیلی در آنجا نهادینه شده است و هر بار که به ملاقات او می روند به طرز مرموزی جوان تر می شود. یک روز، برادران متوجه می شوند که او به زودی مرخص می شود و آنها را وادار می کند که بر سر اینکه چه کسی از او مراقبت کند، دعوا کنند. هیرویاسومی (تعطیلات ناهار) به کارگری گفته می شود که پس از اقدام رئیسش به مرگ یک کودک خود را حلق آویز کند. مرد با پذیرفتن وظیفه خود راهی توالت می شود تا در تعطیلات ناهار خود دست به خودکشی بزند. در حالی که او خود را از نظر ذهنی آماده می کند، توسط زنی ملاقات می کند که باعث می شود از او سوال کند که چرا کورکورانه دستورات شرکت را دنبال می کند. Dan-kun no Shinpai (نگرانی های دان کان) "اگر من نبودم تو کاملاً درمانده می شدی." این آخرین کلماتی بود که دن به دوست دخترش قبل از تصادف قطار که جانش را گرفت، گفت. زن تنها و مضطرب وصیت نامه دن را می خواند و اجرا می کند که باعث می شود در روز تولدش بسته ای عجیب دریافت کند. پس از باز کردن بسته، او با تعجب یک ماکت از بازوی دن را پیدا کرد که از فوم پلی اتیلن ساخته شده بود. با بستههای بعدی که هر سال دقیقاً در همان روز میرسند، دن چه چیزی برای دوست دخترش دارد؟ جوو (تفنگ) برای تشویق پسرش به مدرسه رفتن، پدر ماکو یک تپانچه سیاه رنگ همراه با نامه ای تند برای او می فرستد. ماکو با این باور که از او محافظت می کند، با اسلحه در کیفش به مدرسه می رود. پس از اتمام کلاسهایش، او با دختری آشنا میشود که اسلحه را به او نشان میدهد و پیشبینی میکند که او تحت تأثیر قرار بگیرد. در عوض، دختر همان اسلحه را بیرون میآورد، در حالی که ظاهراً از دیدن سلاح خسته نشده بود. Musume no Keikaku (نقشه دختر) تارانو از نگرش بیش از حد پدرش نسبت به رفاه او عصبانی است. مدام به او گفته میشود که به دلیل بدن ضعیفش مدرسه را رها کند، اما با این وجود او سرسختانه به استقلال خود میچسبد. یک روز، پدرش از بین میرود و باعث میشود تارانو خودش را مقصر این حادثه بداند و برنامهای را برای اطمینان از عمل به قولش به پدرش آغاز کند. Seijin Bomb / Natsu no Hi (بمب بزرگسالان در روز تابستان) Nobu یک کارمند ساده فروشگاهی در روز و یک بمب افکن سریالی در شب است. نوبو و اعضای گروهش بهعنوان رهبر «بمب بزرگسالان» - یک گروه تروریستی که بر بمبگذاری «چیزهای مبتذل» متمرکز است، روزهای خود را صرف ساختن مواد منفجره میکنند تا شبیه اشیاء معمولی شوند و بیانیههایی درباره مأموریت خود مینویسند. نوبو با در نظر گرفتن اینکه چگونه شهر مانند خودش در حال هدر رفتن است، نگاهی اجمالی به دختری میاندازد که در رودخانه آلوده شهر ماهیگیری میکند و به دلایل فعالیتهای خشونتآمیز خود فکر میکند. Tonda Kuruma (ماشینی که پرواز کرد) مردی در جستجوی هیولای دریاچه است که ادعا می کند یک بار در تابستان سال چهارم کلاس خود دیده است. در حالی که همسرش در دریاچه است، ناگهان معده درد میکند و سریعاً به بیمارستان منتقل میشود و در آنجا تشخیص میدهند که او به آپاندیسیت مبتلا است. مرد پس از بیدار شدن از عمل جراحی، از این که می بیند زنی که روبروی او نشسته است، همسرش نیست، وحشت زده می شود - حتی اگر او دقیقاً همان چهره او را دارد. Kamimura no Sawayaka na Hentai (ناهنجاری هیجانانگیز کامیمورا) که آماده شرکت در آزمون گواهینامه رانندگی موقت است، پاکوتا خود را در همان خودروی آزمایشی با پسری به نام کامیکورا میبیند که علیرغم سنش شبیه یک کودک به نظر میرسد. این نوجوان عجیب در نهایت درگیر تصادف با دوچرخه می شود، اما وقتی پاکوتا سعی می کند به او کمک کند، انبوهی از مردان کت و شلوار پوشیده آنها را احاطه کرده و هر دو را به خانه کامیکورا می کشانند. ناهنجاری هیجانانگیز) پاکوتا که آماده شرکت در آزمون گواهینامه رانندگی موقتش است، خود را در همان خودروی آزمایشی با پسری به نام کامیکورا میبیند که با وجود سنش شبیه یک کودک به نظر میرسد. این نوجوان عجیب در نهایت درگیر تصادف با دوچرخه می شود، اما وقتی پاکوتا سعی می کند به او کمک کند، انبوهی از مردان کت و شلوار پوشیده آنها را احاطه کرده و هر دو را به خانه کامیکورا می کشانند. ناهنجاری هیجانانگیز) پاکوتا که آماده شرکت در آزمون گواهینامه رانندگی موقتش است، خود را در همان خودروی آزمایشی با پسری به نام کامیکورا میبیند که با وجود سنش شبیه یک کودک به نظر میرسد. این نوجوان عجیب در نهایت درگیر تصادف با دوچرخه می شود، اما وقتی پاکوتا سعی می کند به او کمک کند، انبوهی از مردان کت و شلوار پوشیده آنها را احاطه کرده و هر دو را به خانه کامیکورا می کشانند.