خلاصه
ساتوکو به اندازه کافی غذا خورده است - او دیگر برده خانواده و دوستانش نخواهد بود! او که مصمم است خانه اش را ترک می کند و از دوستش می خواهد که یک میکسر زن و شوهر برای او درست کند. اما او هنوز نمی تواند عادت خود را که می خواهد به همه اطرافیانش کمک کند، ترک کند! شاید ملاقات با دانشمند نابغه دست و پا چلفتی، شینگووجی، نظر او را تغییر دهد... یا این کنجی خوش تیپ و محترم خواهد بود؟