سارا دستیار پلیبوی میلیاردر یونانی آلکوس است. او همچنین احساسات پنهانی نسبت به او دارد! او تا به حال با گفته های مادرش زندگی کرده است: «هرگز به مردها اعتماد نکن». مادرش پس از اینکه پدر سارا آنها را رها کرد، سارا را به تنهایی بزرگ کرد و در طول سالها، این کلمات تقریباً مانند یک نفرین بود. سارا خواهان تغییر است - او دیگر نمی خواهد فقط یک منشی خسته کننده باشد. بنابراین او یک ماه از کار خود مرخصی میگیرد و به یک سارا کاملاً متفاوت تبدیل میشود، کسی که آلکوس را کاملاً شوکه میکند. در ابتدا او فکر می کند که او یک معشوقه جدید دارد، اما نمی تواند در برابر او مقاومت کند. در واقع، او تصمیم می گیرد که او را به عنوان دوست دختر خود تظاهر کند، در حالی که همیشه می گوید عشق فایده ای ندارد!