یوکی "یوشیکی" ایچیهارا که در نقش یک پسر نقش آفرینی می کند و لباس متقابل می کند، توسط همسالانش به عنوان یک مرد در نظر گرفته می شود. علیرغم انتظارات آنها، او پنهانی چیزی بیش از زنانه بودن نمی خواهد. از سوی دیگر، همه همکلاسی های میکاکو ناگائو معتقدند که او شیرین و پاک است. اما برخلاف روکش بی گناهش، او از فروش بدنش به مردان مسن در حالی که تظاهر به 15 سال سن دارد لذت می برد. اگرچه ممکن است این فقط یک جلو باشد، اما ظاهر او قاتل بانوی باهوش کایتو آیبا را مسحور کرده است، که هوس میکاکو را ندارد، بلکه می خواهد او باشد. برای کمک به تحقق این فانتزی، او به عنوان بت خود ظاهر می شود و از جعل هویت او در اوقات فراغت خود لذت می برد. هر یک از این سه دانشجوی کالج در پشت هویتی پنهان میشوند که متعلق به خودشان نیست و خودی را که نمیتوانند آشکار کنند، پنهان میکنند. زیر بار زندگی پنهانشان، وقتی سرنوشتشان شروع به درهم تنیدگی می کند، به دنبال این هستند که چه کسی هستند و چه چیزی آنها را تعریف می کند.