این داستان زندگی یک سرباز درجه متوسط را شرح می دهد که در پایان جنگ علیه نژاد شیطان جان باخت. خوشبختانه برای او، او از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که او دوباره یک نوزاد است، در آغوش مادر واقعی خود، در سال های گذشته. او مصمم است که از زنجیره تراژدی هایی که عزیزانش را از او دور می کند اجتناب کند، از پیشرفت های شمشیرزنی و جادویی که در طول جنگ ایجاد شده است استفاده می کند و تمام تلاش خود را می کند تا برای تهاجم شیاطین آماده شود و همچنین با حداکثر کارایی خود را تقویت کند. .