سرانجام کارن کاوای که رویای خود را برای تبدیل شدن به یک معلم مهدکودک تحقق می بخشد، با یک مشکل کوچک روبرو می شود - او یک چهره شرور نهایی دارد. با نگاهی اجمالی به ظاهر او، دانش آموزان کوچک اشک می ریزند و فرار می کنند. در حالی که کارن از Taihei Hosaka که معلم مهدکودک شده است به دلیل توانایی و جذابیت فیزیکی اش تمجید می کند، در عوض شکست او را در سازگاری با کلاس سرزنش می کند. به گفته او، این موضوع مربوط به چهره او نیست، بلکه به این دلیل است که به اندازه کافی با بچه ها صحبت نمی کند. همانطور که کارن به آرامی یاد می گیرد که چگونه یک مکالمه مناسب داشته باشد، هوساکا ناگهان از او خواستگاری می کند. مطمئناً نمی تواند جدی باشد!