خلاصه
وقتی برادرانش که تازه شمشیربازی و هنرهای رزمی را آموخته اند، تصمیم می گیرند برای "رام کردنش" و تبدیل کردنش به "کوچولوهای خود"، یک دختر شیرین و نرم زبان (ها لی کانگ) چه کار کند. برده؟" البته او برای محافظت نزد دوست شوالیهاش (ته هو کانگ، که با هالی مرتبط نیست) میدوید. با این حال، چه اتفاقی میافتد که به جای اینکه او را دلداری دهد، به او میگوید که برای فرار مانند توله سگی که نیاز به محافظت دائمی دارد، ترسو است؟ نه، مثل یک دختر ضعیف نمی شکند و گریه نمی کند. در عوض، او تصمیم می گیرد قوی تر شود. هالی با تمرینات سخت روزانه، از یک دختر ترسیده که برای کمک گریه می کند، تبدیل به جیجانگ (رئیس یک باند) باند دوبرمن می شود. با این حال، حوادث منجر به تصادف هالی با یک کامیون می شود. پس از آن، او دوباره در بدن زیبا، اما ضعیف متولد می شود، دختر پولدار آرام هان.