همه قدرتمندترین سرباز، جادوگر یخی را می شناسند که سه سال پیش کشور را به پیروزی رساند، اما کمتر کسی نام واقعی او را می داند: ری وایت. پس از پشت سر گذاشتن یک جنگ خونین، ری در آکادمی آرنولد ثبت نام می کند و آماده است تا یک زندگی عادی را تجربه کند - تجملی که هرگز نداشت. برای پیشبرد این هدف، او هویت خود را به عنوان جادوگر یخی مخفی نگه می دارد، زخم های گذشته هنوز او را تا به امروز درگیر کرده است. ری علیرغم اینکه به دلیل معمولی بودن طرد شده است، با آملیا رز مغرور و در عین حال مهربان، ایوی آرمسترانگ مغز عضلانی و الیزا خجالتی و کتابخوان دوست می شود. با این حال، توطئه در کمین دیوارهای آکادمی است و ری وظیفه دارد جاسوسی را که انگیزه هایش نامشخص است، شکار کند. ری برای محافظت از دوستان تازهیافتهاش و افرادی که او را عزیز میداند، هر کاری که لازم باشد انجام میدهد، حتی اگر به معنای مقابله با گذشتهاش باشد.