خلاصه
کاریا، پسری با عشق فوق العاده به بستنی پاپ و بستنی، بعد از مدرسه با دوستش به بستنی فروشی رفت و در آنجا با دختری بلوند روبرو شد. در آن لحظه او معتقد است که عاشق شده است. در مدرسه برگشتند، دوباره با همان دختر برخورد کردند. در کمال تعجب آنها، دختر در واقع...؟