خلاصه
من از پسرها متنفرم. آنها مرا اذیت می کنند و سعی می کنند گریه کنند، اما من نمی کنم! ...به دختری به نام کوماچی کمک کردم که توسط سوابه سمپای محبوب مورد آزار و اذیت قرار می گرفت. لااقل اینطور فکر می کرد تا اینکه گفت من کسی نبودم که آن دختر را مسخره می کردم. پس کیست که او را هدف گرفته است؟