خلاصه
کنتارو یک دانشجوی کسل کننده است که هرگز دوست دختر نداشته است. از زمانی که او ضربه ای به سرش زد، از کارهایی که هیچ خاطره ای از انجام دادنش نداشت، نگران بود. یک روز او در مکانی ناآشنا در بستری ناآشنا از خواب بیدار می شود. در کنار او یک جوان خوش قیافه است که تا به حال ندیده است. فقط این پسر کیست؟ چه خبر است؟