خلاصه
اوکازاکی شیماکو کارمند دفتر یک شرکت مد است که معتقد است دوست پسرش در شب کریسمس از او خواستگاری می کند و قصد دارد کارش را ترک کند. در عوض، درست قبل از قرار ملاقات آنها، او را با تلفن می اندازد. همانطور که او در خانه است سعی می کند بفهمد چه اتفاقی افتاده است، خواهر کوچکترش که او 18 سال است او را ندیده است ظاهر می شود ... مینوری نمی تواند بیشتر از خواهر بزرگترش متفاوت باشد. شیماکو در حالی که وحشی است و روحی آزاد است که در اطراف میخوابد و زندگی نسبتاً پر میگذراند. اما مینوری به مکانی برای زندگی نیاز دارد و به آپارتمان شیماکو نقل مکان می کند. ظاهر مینوری چه تأثیری بر زندگی عاشقانه شیماکو خواهد داشت؟ یا راه دیگری در اطراف آن است؟