خلاصه
نژاد حاکم، کارما، سیاره رون را در نتیجه جنگ منجمد کرد و به سیاره همسایه مهاجرت کرد. چهار هزار سال بعد، یخ پوشاننده رون شروع به ذوب شدن کرد و کارما شروع به مهاجرت به رون کرد. این یک فانتزی قهرمانانه است که پسر جوانی به نام دالک را به تصویر می کشد که قدرت شگفتی را در تاریکی تاریخ به دست می آورد و با سرنوشت خود روبرو می شود.