خلاصه
قهرمان داستان پس از یک تصادف در دنیایی دیگر به عنوان کودکی رها شده "دوباره" متولد می شود و کودکان رها شده دیگری مانند او به او سپرده می شود. برای زنده ماندن، با استفاده از دانش وسیع دنیای گذشته، چیزهای جدیدی به آنها می آموزد... از نحوه تهیه و زراعت زمین شروع می شود. کم کم یتیمان جمع شدند و با شنیدن شایعه روستایی جدید، دیگران شروع به مهاجرت کردند. گروهی که چیزی جز کودکان نبودند، قبل از اینکه کسی متوجه شود، تبدیل به یک روستا شده بود. و سپس کشورهای مختلف اطراف شروع به توجه به آن کردند... این داستان حماسی مردی است که بعدها به عنوان امپراتور الهی شناخته شد.