در نیمه های شب، در راه خانه از فروشگاه رفاه، ناگهان در نور شدیدی غسل کرد و سپس آنچه در مقابل اوست دنیای دیگری است. از بدو تولد، یوجی تاناکا، فروشنده 27 ساله، که در هر کاری که "اولین کار اول" شعار اوست، بدون اینکه چیزی بفهمد، به دنیای دیگری دمیده شد. جایی که او به آنجا رسید یک روستای مرزی میانسال بود. این داستانی است که در آن وضعیت به این صورت است که او نه سبک زندگی را میداند و نه زبان، با استفاده از یک تقلب مشکوک به نام پاداش مهارت، به نوعی این مرد ترسو با استفاده از عقل سلیم و حقههای کوچک امروزی توانست در دنیایی که تحت سلطه هیولا است زندگی کند.