در دنیای ابیلفیا جنگ بین انسان ها و شیاطین در جریان است. قهرمان آلبرت ارتش خود را به قلمرو شیطان لرد گران، پادشاهی زودیا هدایت می کند. برای نجات نژاد شیاطین و پیروزی در جنگ، ارتش شیاطین تصمیم می گیرند یک کشیش دنیای ماورایی را به قلمرو خود احضار کنند. آکاری 16 ساله پس از از دست دادن آخرین اعضای خانواده اش، آرزو می کند که به اندازه مادرش خوب باشد. همانطور که این فکر به ذهنش می رسد، او را به زودیا منتقل می کنند تا مادر شود... مادر فرزندان گران! از آنجایی که او روح پاکی است، سعی می کند به احضارکنندگان خود کمک کند - اما هر چه بیشتر در مورد خانه خارق العاده جدید خود می آموزد، بیشتر متوجه می شود که واقعاً چقدر کمی می داند.