چی سوما یک دانشجوی کالج است که به دلیل پیدا کردن کار افسرده است. او می خواست وارد یکی از رمان های فانتزی محبوبش شود و در حالی که از واقعیت دوری می کرد، ناگهان زمین شروع به لرزیدن کرد و از هوش رفت. وقتی از خواب بیدار شد، نفهمید کجاست. به نظر می رسید که او به دنیای دیگری سفر کرده است. در رمان های سفر جهانی دیگر، ظاهر شدن شبیه یک زن قرار بود خطرناک باشد... بنابراین، چی از هم جدا شد و تبدیل به دانشمند، سوما شد! معلوم می شود که او می تواند زبان را بخواند، و شروع به کار به عنوان کتابدار در یک روستای خاص می کند؟