میچی نو نای ماچی (شهر بدون خیابان) سایکو اخیراً رویاهای عجیبی دیده است. او دائماً رویای همکلاسی خود کیشیموتو را می بیند، اما از آنجایی که او به سختی متمایز می شود، متحیر است که چرا او اغلب ظاهر می شود. دوست او پاسخی را پیشنهاد می کند: کیشیموتو ممکن است در خواب با او زمزمه کند تا بر افکارش تأثیر بگذارد. سایکو که آماده رویارویی با او است، به زودی متوجه می شود که این عمل صرفاً آغاز یک سری اتفاقات عجیب است که تمام حریم خصوصی او را تهدید می کند. نزدیک خانم! همکلاسی های سابق دانشگاه، کونیشی، کاواگوچی، و تاکاشیو قرار است برای مدت طولانی با هم ملاقات کنند. در حالی که کاواگوچی قبلاً با کونیشی و خواهرش ملاقات کرده است، گروه منتظر فرود هواپیمای تاکاشیو هستند. با این حال، هنگامی که آنها متوجه می شوند که پرواز او ظاهراً ناپدید شده است، کونیشی بلافاصله اقدام می کند و به سمت فرودگاه می رود. با یکدیگر، گروه برای یافتن دوست خود در هواپیمای کونیشی حرکت می کنند، اما هیچ چیز نمی تواند آنها را برای دیدن منظره ای که شاهد هستند آماده کند. چیزو نو ماچی (مپ تاون) در ماه عسل، میکی و هیروشی خود به خود تصمیم میگیرند شهری را برای بازدید و جشن گرفتن در آن انتخاب کنند. به زودی، آنها متوجه می شوند که ساکنان بدون این نقشه ها نمی توانند زندگی کنند، زیرا هر چه بیشتر در شیروبه بماند، حس جهت آنها بدتر می شود. با این حال، پس از شنیدن اینکه یک گنج پنهان در شهر نیز وجود دارد، تازه ازدواج کردهها تصمیم میگیرند تا به دنبال این جایزه بگردند و ریسکی را که شیروبه ارائه میدهد، میپذیرند. Siren no Mura (دهکده آژیر) در بحبوحه یک بیماری همه گیر در سراسر کشور از ربوده شدن نوزادان، کیویچی پس از دریافت خبر مبنی بر اینکه پدر و مادرش کار مزرعه خود را به نفع کار در کارخانه جدید روستا رها کرده اند، خود را در حال بازگشت به روستای خود می بیند. کیویچی متحیر است، زیرا پدر و مادرش عمیقاً به مزرعه آنها علاقه داشتند و تصمیم ناگهانی آنها را بی معنی می دانستند. او در دهکده چیزی جز چیزهای عجیب و غریب نمی یابد: متروک بودن روستا، تعداد معدودی از مردم باقیمانده که رفتارهای عجیبی از خود نشان می دهند، و حتی تعداد کمتری از افراد عادی که از ترس آژیر کارخانه چنگ می زنند. تا غروب، هنگامی که آژیر در دهکده به صدا در می آید، حقیقت وحشتناک برای کیویچی فاش می شود. Choushizen Tenkousei (دانشجوی انتقالی فراطبیعی) باشگاه ماوراءالطبیعه میزبان معتقدان و اجراکنندگان چیزهای عجیب و غریب و ماوراء الطبیعه است. Hikaru Shibayama می تواند قاشق ها را با ذهن خود خم کند و کیوشی کیتاگاوا می تواند روح درونی افراد و اشیاء را ببیند. وقتی دانشجوی انتقالی جدید ریو تسوکانو عشق خود را به غیبت ابراز می کند، به نظر می رسد که برای باشگاه مناسب است و به آن می پیوندد. اما گروه به زودی ریو را به عنوان بازیکنی ترسناک برای باشگاه مییابد، زیرا حضور او دعوتکنندهای برای چیزهای عجیب و غریب است.