خلاصه
این داستان در مورد دوقلوهایی به نام های هایاکاوا اوکیو و ناریساوا ساکیو می گوید. ساکیو دوست دارد لباس دخترانه بپوشد، در حالی که اوکیو پیش والدینش می ماند و پسر بچه است. ساکیو به جنسیت زن حساسیت دارد. وقتی یک ماده او را در آغوش می گیرد ممکن است بیهوش بیفتد یا منفجر شود. اوکیو یک استثناست. وقتی ساکیو بالاخره از تحصیل در خارج از آمریکا برمیگردد، پسری به نام کارل ایوانز، شاهزاده پادشاهی گوتن تگ همراه او میشود که به او (او نمیدانست ساکیو پسر است) یک انگشتر بسیار گرانقیمت و گرانبها به او داد! ساکیو اوکیو را متقاعد میکند که هویت خود را تغییر دهد، که در نهایت وضعیت پیچیدهای ایجاد میکند که شامل حلقه، آدمربایی و تجارت پادشاه میشود. چه اتفاقی بین این سه خواهد افتاد؟