خلاصه
"سه ثانيه. همين قدر مونده تا زنده بموني" فقط با برداشتن عينکش و هدايت نگاهش به اراذل... فقط با اين کار مي ميرند. یک روز فوجیدا سوما، دوست دوران کودکیاش، سوزوگاموری را که دوباره با او متحد شده بود، با کشتن آنها با توانایی «بازیلیسک» که از مرد مردهای نفرین شده «مرد گمشده» گرفته بود، از دست یک اراذل نجات داد. با این حال، این شروع یک سوء تفاهم بزرگ بود-