به پرنسس لیلیانا "لیلی" آلاگونیا همیشه گفته می شد که او روزی با شاهزاده مونتهدورو ازدواج خواهد کرد تا صلح را تضمین کند. به طور گسترده تصور می شد که شوهرش شاهزاده دوم، رول باشد، اما او قبلاً عاشق زن دیگری بود. وقتی لیلی از این واقعیت مطلع شد، اشک بر او چیره شد و در آغوش سومین شاهزاده، اسکندر «الکس» به دنبال آرامش بود. دو ماه بعد، لیلی باردار است، بنابراین برای جلوگیری از یک بحران بین المللی، باید به سرعت با الکس ازدواج کند. اگرچه هیچ یک از آنها خواهان ازدواج بدون عشق نیستند، اما به خاطر کشور و فرزند متولد نشده خود همکاری می کنند. لیلی، به خصوص، معتقد است که می تواند این رابطه را به نتیجه برساند، اما در همین حال، الکس با گذشته ای دست و پنجه نرم می کند که تا به امروز او را آزار می دهد.