خلاصه
وقتی ته یئون ایم متوجه می شود که ستاره بتی که او سال هاست او را می پرستید، در حال حاضر در مدرسه ای با پسر عمویش، جونگ وو ایم، درس می خواند، او را متقاعد می کند که از شباهت آنها سوء استفاده کند و جای خود را عوض کند، مانند او لباس می پوشد، شرکت می کند. مدرسه اش و سعی می کند به پسر معشوقه اش نزدیک شود. و او مانند او لباس خواهد پوشید، در مدرسه او شرکت خواهد کرد و در دریای نوزادان آن شادی خواهد کرد. یا شاید او فقط دوست دارد دامن بپوشد؟ این نقشه بی عیب به نظر می رسد تا اینکه ته از یک قلدر به نام گا وون کیم مطلع می شود که دوست دارد جونگ وو بیچاره را کتک بزند. در همین حال، جونگ وو متوجه می شود که زن بودن ممکن است آنقدرها که به نظر می رسد هیجان انگیز نباشد.