خلاصه
مدرسه هنر چیدوری، جایی که پسرانی که در سال 1935 در حال تحصیل در رشته نمایش بودند، گرد هم آمدند. کیتارو چیدوری، پسری که سختترین تلاشها را از هر کسی انجام میدهد، به سوی رویای این که میخواهد در وسط صحنه بایستد و ستاره شود، و یک دانشجوی سال اول که نگهدارد. یک راز، موگیزوشی، که در برابر او ظاهر شد. داستان دعوا بر سر "استعداد" اکنون زنگ افتتاح را به صدا در می آورد.