خلاصه
کوگایا نوجوانی است که با عمهاش ساکوری زندگی میکند. مربی کندو در دبیرستان خود، ناروگامی، به دنبال او برای پیوستن به تیم کندو بوده است. اما هنگامی که او با دختر جدید، تاکمی آشنا می شود، زندگی او تغییری فراطبیعی پیدا می کند و او را به نبردی حماسی با "مزاحمین" اهریمنی سوق می دهد. تناسخ، خاطرات طولانی مدفون، یک شمشیر مقدس، و یک طایفه کامل از شمشیربازان... تحمل اینها برای یک دانش آموز دبیرستانی بسیار زیاد است!