دوران کیهانی. هماهنگ کننده ها که از طریق اصلاح ژنتیکی به دنیا می آیند و طبیعی ها که به طور طبیعی متولد می شوند. هر دو دو جنگ بزرگ را تجربه کردند. مردم خود را وقف مبارزه برای چیزهایی کردند که به آنها اعتقاد داشتند و چیزهایی که باید محافظت کنند. جنگیدن نفرت را به وجود می آورد و نفرت به نوبه خود غم و اندوه را به وجود می آورد. میدان جنگ سرنوشت سربازان را می بلعد و تبدیل به سنگ قبر به آینده ای نامرئی می شود. اگرچه یک قطعه گذرا در پایان رسید، اما زخم های جنگ عمیق است. با این حال در چنین دنیایی، کسانی بودند که راهی را طی کردند که به شدت به آن اعتقاد داشتند. مهندسان جان و نقش خود را به چیزی که دور ریخته و نابود شد می دهند: یونکرها. کسانی که برای کسانی که قدرت ندارند می جنگند: مزدور. کسانی که حقیقت را به مردم می رسانند: خبرنگاران. حتی اگر از راه شریف منحرف شوند، آنها راهی را می روند که بر اساس باورهای خود به آن اعتقاد دارند... گمراه.