خلاصه
شب ویژه ما با هم چیزی جز یک فانتزی نبود... کریستین، رمان نویس عاشقانه، در تلاش است تا از دلشکستگی که باعث انسداد شدید نویسنده او شده، بهبود یابد. مادرش سعی میکند با بردن او به حراجی که در آن مهمانها میتوانند برای قرار ملاقات با مردان مجرد به او کمک کنند. اگرچه کریستین باید نسبت به این نوع چیزها بی تفاوت باشد، اما وقتی یک مشاور با استعداد به نام پری روی صحنه می رود، احساس می کند قلبش به تپش می افتد. بدون فکر می ایستد و به او پیشنهاد ده هزار دلاری می دهد! این دو نفر سبک زندگی کاملا متفاوتی دارند. شب خاص آنها چگونه به پایان می رسد؟