در کودکی، لورا بر روی پوستر یک سازمان غیرانتفاعی ظاهر شد و نگاه فرشته ای او تخیل عموم را به خود جلب کرد. حالا او بالغ شده است و زیبایی او قلب میلیونر ساموئال بیشاپ را تسخیر کرده است. اما او بیش از حد از او محافظت می کند. او با لورا چنان با ظرافت رفتار می کند که او احساس می کند یک عروسک چینی است. او نمی تواند تشخیص دهد که این عشق است یا ترحم که برای او احساس می کند ... بنابراین او درخواست جدایی می کند. اگرچه او ساموئل را دوست دارد، اما نمی داند که آیا آینده ای برای آنها وجود دارد یا خیر. لورا در حالی که نگرانی هایش را حل می کند، می لغزد و به سرش می زند و دچار یک طلسم فراموشی می شود... او را به زمانی برمی گرداند که او و ساموئل دیوانه وار عاشق شده بودند!