مایو یک دختر دبیرستانی است که دو سال از خاطرات خود را به دلیل تصادف از دست داد. وقتی در بیمارستان از خواب بیدار می شود، مادر و برادر بزرگش را می بیند که می گوید پدرش 2 سال پیش دوباره ازدواج کرده است. برادرش می گوید هر اتفاقی بیفتد، او به مایو نزدیک می شود. مادرش لبخند مهربانی می زند. خاطرات مایو در نقطه ای به پایان می رسد که یک خانواده جدید تشکیل می شود ... او می خواهد خاطرات از دست رفته خود را بازگرداند. او می خواهد بداند، اما ممکن است ترسناک باشد. این همان چیزی است که به مایو گفته می شود: "مایو، من و تو یک رابطه عاشقانه داشتیم." مایو که تازه از اعتراف تکان دهنده برادرش گیج شده بود چه خواهد کرد...!؟ داستان عشقی دلخراش و حساس بین یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر.