خلاصه
Etoilia، سرزمین شاد و مرفهی که توسط الهه سولا اداره می شود. در قلب این سرزمین "درخت کلمات" سر به فلک کشیده است. در بالای درخت معبدی قرار دارد که نور درخشانی می تابد. الهه سولا با قدرت مشاهده جهانهای دیگر، زندگی روزمره مردمی را که در آن دنیا زندگی میکنند یادداشت کرد. از کتابهایی که او نوشته بود به عنوان «کتاب مقدس» یاد می شود که مورد علاقه مردم قرار گرفت و مورد عبادت قرار گرفت. کتاب مقدس داستان های مختلفی را ثبت کرد و مردم با خواندن آنها توانستند منبع نیروی حیات، "کریا" را به دست آورند. با مرکزیت الهه، جهان پر از "کریا" بود و اتویلیا دوره بزرگی از صلح را حفظ کرد. با این حال، آن صلح ناگهان فرو ریخت و از بین رفت. الهه سولا توسط شخص خاصی مهر و موم شد. با کسل کننده شدن کتاب مقدس و محو شدن اهمیت، «کرایا» در این جهان به تدریج در حال کاهش است. در میان این وضعیت نابهنجار، یک نفر و یک موجود برخاستند. "لامپ" و "مچ" که زمانی خدمتگزار معبد بودند، برای نجات الهه با جستجوی احضار کننده افسانه ای راهی سفر شدند.