اونام روستایی جوان که توسط راهزنان سوار بر اسب کشیده شده است، با درماندگی شاهد کشته شدن برادرش - در حالی که به دنبال او می دود - بی رحمانه کشته می شود. علیرغم موفقیت آمیز بودن آدم ربایی، یک راهزن ولگرد متوجه می شود که دو مرد تمام این مصیبت را دیده اند و بلافاصله متهم می شوند تا آنها را ساکت کنند. با این حال، شاهدان کیریسوکه و جانی در حال سرگردانی در رونین هستند، و آنها بدون زحمت راهزن را برای تلافی قصاب می کنند. هنگامی که روستاییان ناتوان سرانجام به آنها رسیدند، از سامورایی ها می خواهند که اونام را نجات دهد. برای پاداش ساده غذا و الکل، این زوج توافق میکنند و به سمت اردوگاه راهزنان حرکت میکنند، جایی که به زودی یک حمام خون احشایی و بیرحمی در آن رخ میدهد.