خلاصه
ایزورو گفت که یک ثانیه قبل از اینکه ریککا را ببوسد می ایستد... پس چرا آنها در حال حاضر واقعاً می بوسند!؟ اولین بوسه ریکا در حال اجرای نمایش روی صحنه است...! ریکا و ایزورو از زمان کودکی با هم دوست بودند. ایزورو همیشه ریککا را زیر سوال می برد. ریکا باید فیلمنامه نمایشنامه جشنواره مدرسه آنها را بنویسد، که باعث تسکین او می شود زیرا حداقل می تواند از ایزورو، که نقش اصلی شاهزاده را بازی می کند، دوری کند... اما در روز اجرا، شاهزاده خانم بیمار می شود و ریکا جای او را بگیرد! او از آخرین صحنه بوسیدن می ترسد. فقط قراره تظاهر کنن اما الان... لباشون... لمس کردن...! او می داند که این ایزورو است ... اما او شبیه یک شاهزاده خوش تیپ به نظر می رسد و ... او در واقع یک جورایی داغ است ...