خلاصه
اوسوکه یک گیک تصادفی است که به نظر می رسد شانس وحشتناکی دارد. او آرزوی دیگری ندارد جز اینکه از شر شانس وحشتناک خود خلاص شود و بتواند یک زندگی عادی و آرام مدرسه ای داشته باشد، و بنابراین برای این آرزو در محراب روباه دعا می کند. به نظر می رسد با دعا به مجسمه روباه، زندگی او تغییر غیرمنتظره ای به سمت بهتر شدن پیدا می کند ... یا برای بدتر شدن؟