در ایالت لیک ساید پارک سیتی، ساکنان محلی نرخ بی سابقه ای از شادی را تحت فرمانروایی ملکه سیرن تجربه می کنند. سخنان او مانند حس بیحسی از رایحه درمانی است که مردم را به انجام یک وظیفه تشویق میکند: شاد بودن. کسانی که رعایت نمی کنند می توانند شکل اعدام خود را انتخاب کنند. خفه کردن، سر بریدن، جوخه تیراندازی - گزینه ها بی پایان هستند! برای جلوگیری از گسترش ناراحتی، ملکه سیرن با استفاده از تعداد زیادی از پایانههای اطلاعاتی Ondine که به عنوان چشم و گوش او در سراسر شهر عمل میکند، دائماً مراقب است. یکی از این اوندین هاتسونه میدوریکاوا نام دارد که به طور مخفیانه در یک مدرسه برای از بین بردن مخالفان فعالیت می کند. با این حال، با گذشت زمان، هر زمان که هاتسون به پسری به نام لن کینامی که یک بار در کودکی با او ملاقات کرده بود نگاه می کند، یک احساس مبهم در درون هاتسون جوانه می زند. وقتی این احساسات به ملکه سیرن منتقل می شود،